علی جون سوسولوی مامانیعلی جون سوسولوی مامانی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

مامان رویا و فرشته درونش

حال و احوال؟

عسل مامانی سلام.خوبی گلم؟   مامانی چند روزی بود که حالش خوب نبود.یعنی تمام بدنم خارش گرفته بود.البته هنوزم هست ولی یکم بهتر شدم.فکر کنم طبعت خیلی گرمه!!!  به بابایی شهرام رفتی!     تازه یه خبر خوب : به یمن قدم تو اگه خدا بخواد منو و بابایی داریم پیمانی میشیم. من که باورم نمیشه.   دیروز هم رفته بودم اداره. همه ی همکارارو دیدم. همه برات آرزوی سلامتی کردن.به برکت این روزهای خوب ( تولد امام حسین و حضرت عباس) ایشالا که صحیح و سالم پا به این دنیا بگذاری.  دیگه چیزی نمونده امروز 36 هفته و 2 روزمه.به امید خدا کمتر از 1 ماه دیگه روی ماهتو میبینیم.   ...
27 خرداد 1392

اتاق علی آقا

  گل پسری مامان چطوره؟ امروز با کمک بابایی اتاقتو مرتب کردیم.    همه چیز مهیاست جهت قدوم مبارک جنابعالی   قدم بر سر چشم ما بگذارید و تشریف بیاورید   ...
14 خرداد 1392

ای شیطون

پسر شیطون مامانی چطوره؟/؟   چهارشنبه 92/03/08رفته بودم سونو گرافی.از لحظه ای که پامو گذاشتم بیرون از خونه شروع کردی به شیطونی و ورجه وورجه کردن تو دل مامانی. همش میترسم ن کنه میخوای بیای بیرون!!  خلاصه نوبتم که شد واسه خانم دکتر هم اینقدر شیطونی کردی که خانم دکتر می گفت ماشااله چه بلای پسرت یه جا بند نمیشه.می خواست سرتو نشونم بده همش سرتم تکون می دادی!!  وزنتم گفت. میدونی چند کیلویی ؟؟؟  2 کیلو و 350 گرم  واقعا" علی کوچولو هستیا!!!!! 34 هفتتم هستش.  دیگه تقریبا" آخرشه. دیگه اگه خدا بخواد زود زود میبینمت دورت بگردم. ...
11 خرداد 1392

تعطیلی

سلااااااااااااااااام عزیزم بالاخره مامانی تعطیل شد.  حالا با هم خونه ایم و استراحت می کنیم خداروشکر به خیر و خوبی تموم شد . میدونستی اولین سال تدریس مامانت بود؟!  دلم برای بچه ها تنگ میشه. کارکردن با بچه ها خیلی لذت بخشه.از اداره خیلی بهتره. با اینکه توی تدریس سابقه ای نداشتم ولی به لطف خدا پدر مادرها هم راضی بودند.روزهای اول خیلی استرس داشتم همش میگفتم شاید نتونم اونطور که باید به بچه ها آموزش بدم.(بالاخره بین من و یه معلم با سابقه خیلی تفاوت وجود داشت.)ولی به کمک کتابهای روش تدریس و به یاری خدا امسال به خیر و خوشی تموم شد. در واقع امسال من دو تا تجربه ی جدید داشتم : هم م...
4 خرداد 1392
1